شما می خواهید یاد بگیرید که چگونه زندگی شادتر و موفق تری داشته باشید. این شگفت انگیز است زیرا شادی کاملاً در کنترل شماست. فقط باید بدانید شادی به عوامل بیرونی بستگی ندارد. بلکه شما با تغییر نگرش نسبت به زندگی و بهبود طرز فکرتان میتوانید زندگی شادی بسازید. و این اقدام نیاز به سه مرحله دارد همه چیز را رها کنید، خود را کشف کنید و برای تغییر اقدام کنید. باید همه چیزهایی را که مانعی برای ایجاد یک زندگی شاد است را رها کنید. بخشهای پنهان از وجود خود را کشف کنید و اقداماتی لازم برای داشتن بهترین زندگی را روی دست بگیرید.
یادگیری رها کردن آن چه دیگر برای زندگی شما مفید نیست، به ایجاد مسیری شاد در زندگی ضروری است.
هیچ چیز به اندازه تلاش بی وقفه برای کامل شدن یا کامل بودن، شادی و رشد را کند نمی کند. بلکه کمال گرایی شما را متوقف میکند. تلاش بی پایان، سرهم بندی ها و تغییرات برای بی نقص بودن، هرگز شما را خوشحال نخواهد کرد. زیرا کامل و بی نقص شدن دست نیافتنی است. شما می توانید تصور کنید که کامل هستید. اما اگر دائما به دنبال کمال گرایی باشید، تنها نقص های بیشتری خواهید یافت. و هر چه پیش تر میروید، بیشتر به این که کامل و بی نقص نیستید پی میبرید. و آن وقت این حس منفی را نمیتوان با هیچ تغییر و تحولی پر کرد. بلکه باید نواقص را با عشق و پذیرش خود قبول کرد.
تلاش برای انجام همه کارها را رها کنید. کمی هم به خود وقت بدهید از این که همه چیز به خوبی پیش نرفته و یا کاری باقی مانده ناراحت نباشید. بپذیرید که همه چیز را نمیشود کامل کرد. این گونه از کاهش میزان استرس شگفت زده خواهید شد.
همان طور که به سنین نوجوانی و بزرگسالی می رسیم، همه فکر میکنیم در مورد همه چیز میدانیم. در حالی که ندانستن به معنای ضعیف و آسیب پذیر بودن نیست. کنید میدانید، زیر سوال ببرید. ذهنیت بسته یعنی همین که شما همه چیز را میدانید و همیشه حق با شماست. با این طرز فکر شما هرگز نمی توانید یاد بگیرید، رشد کنید و تغییر ایجاد کنید. اگر جستجوگر نباشید و با گفتن جملاتی مانند: “من این را نمی دانستم”. “نظر شما در این مورد چیست؟”. و “آیا این درست است، یا این چیزی است که من در تمام زندگی خود می دانم؟” بیگانه باشید، همیشه عقب میمانید. واقعیت این است که باید خود را زیر سوال ببرید، زیرا ممکن است ایده ها و فکرهای شما تکراری و قدیمی باشد. در صورتی که شما با سوال از خود میتوانید بهتر عمل کنید.
ایگوی شما ابزار فوقالعادهای برای شماست. اما زمانی که نفس شما بر خودتان حاکم شود، تازه مشکلات شما شروع میشود. نفس چیست؟ ایگو یا همان نفس تصور شما از خودتان است. نفس باعث می شود به جای اصول درست زندگی، ظاهر همه چیز را ببنید و خیال پردازی کنید. شما گاهی برای زندگی و انتظارات خود از دیگران و زندگی میکنید. و همین باعث میشود، شکست بخورید. زیرا انتظارات غیرواقعی زیادی دارید که گاهی محقق شدن آن مشکل است و فقط خودتان را اذیت میکند. برای همین نفس خود را رها کنید و قدردانی را تمرین کنید.
اگر واقعا می خواهید بیاموزید که چگونه زندگی شادتری داشته باشید، باید از مقایسه خود با دیگران دست بردارید. مقایسه خود با دیگران بیهوده است زیرا شما مثل هم نیستید. شما با کفش آن ها راه نرفتهاید و منابع یا مجموعه مهارت آن ها را ندارید. شما متفاوت هستید و تمرکز بر مقایسه خود با آن ها فقط نتایج منفی به همراه خواهد داشت. در نهایت مقایسه کردن خود با دیگران منجر به رنجش می شود و شما را از شادی در زندگی محروم میکند. زیرا به جای تمرکز بر چیزهایی که دارید، بر نداشته هایتان متمرکز میشوید. از افراد دیگر الهام بگیرید و از آن برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنید، اما برای پیشرفت به دیروز و امروز زندگی منحصر به فرد خود نگاه کنید نه به دیگران.
من از عبارت “مثبت فکر کن” متنفرم، اما سوء تفاهم نشود. این بدان معنا نیست که مشکلات و احساسات خود را نادیده بگیرید. این به معنای خلاقیت پیدا کردن راه حلی برای مشکل است. فقط جلوی دماغتان را نگاه نکنید! تمرکز بر روی اتفاق بدی که برای شما رخ داده آسان است. اما سعی کنید تمام تمرکز شما روی کمبودها و نواقص نباشد. بلکه قدردانی را تمرین کنید و بر آن چه دارید تمرکز کنید.
توجه خود را به راه حل های بالقوه مشکلات خود معطوف کنید. در صورت نیاز برای کمک با دوستانتان تماس بگیرید. شما می توانید نحوه درک درست و مدیریت اوضاع را کنترل کنید. به عنوان مثال: زندگی سخت است، و شما افسرده هستید، و نمی توانید از غصه خوردن دست بردارید. حتی تمام تلاش خود را می کنید تا از غصه دوری کنید و طرز فکر خود را تغییر دهید ولی از آن رهایی ندارید. پس ناامید نشوید، یک رویکرد جدید را امتحان کنید. به حساسات خود فکر کنید، آن ها را درک و شناسایی کنید و با آنها روبرو شوید تا بتوانید از این شرایط عبور کنید. نکات منفی خارج از کنترول خود تمرکز نکنید. بلکه روی چیزهای مثبت، چیزهایی که باید بابت آنها سپاسگزار باشید و همه چیزهایی که دارید تمرکز کنید.
زندگی پر از درس ها و شگفتی هایی است که مدام در انتظار کشف شدن هستند. با این حال، مهمترین اکتشافات در درون شما رخ خواهد داد.
شماه کی هستید؟ به چه چیزی اعتقاد دارید؟. اگر میخواهید بیاموزید چگونه زندگی شادتری داشته باشید، با بررسی این که واقعا چه کسی هستید. به چه چیزی اعتقاد دارید و ارزشهایتان چیست، شروع کنید. هنگامی که بدانید چه کسی هستید، برای چه چیزی ارزش قائل هستید و چه کسی می خواهید باشید. علیرغم این که دیگران در مورد انتخاب های شما چه فکری می کنند، شما زندگی خودتان را آن طور که دوست دارید، خواهید ساخت.
زندگی سخت، گیج کننده و آشفته است. شما خدا نیستید تا همه چیز را بدانید، شما هم فردی هستید مانند بقیه که تلاش می کنید در مورد همه چیز بدانید. ولی در این بین به خود استراحت دهید. شما مجبور نیستید همه چیز را بفهمید. بلکه همیشه با خودتان با مهربانی صحبت کنید، حتی بعد از این که کار اشتباهی انجام دادید. از اشتباهات خود درس بگیرید و با خود مهربان باشید، این گونه بسیار شادتر خواهید بود. به هر حال، وقتی کسی در ذهن شما زندگی می کند که دائماً نسبت به شما بدبین و ناراضی است. خوشحال و شاد بودن سخت تر میشود.
تا کنون جملات انگیزشی زیاد شنیده و خوانده اید مثلا این: «وقتی میخواهی کاری را انجام دهی که توانایی آن را داری، فوراً آن را انجام بده. این تنها راه برای زندگی بدون پشیمانی است.» پس اگر میخواهید کاری انجام دهید، همین حالا و اکنون انجام دهید. در زمان حال، آن طور که میخواهید زندگی کنید. زیرا هرگز نمی دانید چه زمانی با پشیمانی از تمام کارهایی که انجام نداده اید از خواب بیدار می شوید.
اگر می خواهید بیاموزید که چگونه زندگی شادتری داشته باشید، باید تعادل را پیدا کنید. کارهای را که دوست دارید انجام دهید! بیشتر شاد باشید! مدتی را صرف یافتن تعادل و یادگیری در بخش هایی کنید که بلد نیستید. برای مثال، کسی که دائماً تحت استرس است ممکن است نیاز داشته باشد که یوگاه یا مدیتیشن را در برنامه روزانه خود بگنجاند. راهی برای تثبیت اعمال و احساسات خود بیابید تا شادتر زندگی کنید.
اگر یاد بگیرید در مورد خود و احساسات تان خلاقانه صحبت کنید، دنیای جدیدی پر از شادی و رضایت خواهید داشت. هنرمند درون خود را پیدا کنید و او در آغوش بگیرید. حقیقت واقعی خود را به زبان بیاورید، از احساسات خود بدون هیچ ترسی صحبت کنید. حتی اگر مردوم دوست ندارند هم با خود واقعی تان زندگی کنید. درون خود را کشف کنید و با زبان او سخن بگویید. شما فوق العاده و مهم هستید و خوشحالی را زبان و بیان دورنی خود وقتی بدانید چه کسی هستید، خواهید یافت.
اقدام کردن در زندگی تنها زمانی مفید است که اعمال شما به شما کمک کند به خود واقعی خود وفادار بمانید. اقدامات زیر را تمرین کنید تا بیاموزید چگونه یک زندگی شادتر و کامل تر داشته باشید.
برای این که زندگی کامل و بینقص تری داشته باشید، باید منطقه راحت و امن خود را ترک کنید و به اهداف خود برسید. هر چیزی که می خواهید و آرزویش را دارید، طرف دیگر این منطقه امن قرار دارد. هرچند ممکن است ترس و شادی متضاد هم به نظر برسند، اما اینطور نیست. ترس تنها قدمی است که به شما کمک می کند تا به ظرف شیرینی که خوشبختی است برسید. برای رسیدن به آن جا، باید آن قدر شجاع باشید که روی پله بروید و خطر سقوط را به جان بخرید.
روی زمان حال تمرکز کنید. این که گذشته چقدر بد بوده یا آینده می تواند چقدر خوب یا بد باشد، تمرکز نکنید. هر روز یک روز جدید است. و اشتباهات گذشته شما درسی بود که امروز باید آن را به کار بگیرید تا اشتباهات دیروز را تکرار نکنید. روی این که چگونه میتوانید امروز متفاوت و بهتری داشته باشید، تمرکز کنید. تا در آینده به اهداف و آن چه مدنظر تان است برسید. این گونه شادتر زندگی خواهید کرد.
به یاد داشته باشید، شما به همان اندازه خوشحال هستید که افراد اطراف تان خوشحال است. اگر اطراف شما پر از آدم های منفی بافی باشد که به شما باور ندارند. و سعی می کنند همچنان یک شکست خورده باشید، توانایی شما برای شاد بودن و رضایت بخشی را از بین خواهند برد. اگر افرادی در زندگی شما هستند که سعی می کنند شادی شما را خراب کنند، در اصل وجود شما را پر از حس منفی میکنند. در واقع باید گفت شما و شخصیت شما ترکیبی از پنج نفری است که بیشتر با آن ها معاشرت میکنید. بنابراین مطمئن شوید که آن ها خوشحالی شما را میخواهند و تمایل دارند در مورد همه چیز مثبت فکر کنند. از تغییر افراد اطراف خود نترسید؛ گاهی شما با رها کردن آن ها، به خودشان هم لطف می کنید.
قرار نیست همه بفهمند که شما چه کار می کنید. گاهی افراد اطراف شما سعی می کنند به شما بگویند که کارتان دیوانگی است یا شما را از تصمیم تان باز دارند. با این حال، اگر کاری باعث خوشحالی و رضایت شما می شود، انجامش دهید. و به دیگران ثابت کنید که اشتباه می کنند. افراد مبتکر خود مرزها را کنار میگذارند و چیزهای جدید کشف و ابداع میکنند. و این برای زندگی شما نیز صدق می کند. شما هم یک فرد مبتکر هستید. پروژه شما زندگی شماست، و باید بخواهید با وجود صداهای منفی مسیر زندگی تان، راه خود را ادامه دهید و به آن چه میخواهید دست پیدا کنید.
وقت آن است که اقدام کنید و مسئولیت زندگی شخصی خود را بپذیرید. ممکن است هر روز اتفاقات بدی رخ دهد. اما باید از سرزنش دیگران و توجیه اتفاقات و رویدادهای بد دست بردارید. این یک تغییر ذهنیت ساده اما حیاتی است زیرا کنترل ذهنی شما را به شما باز میگرداند. اگر شما مسئولیت همه اتفاقات رخ داده در زندگی خود را به دوش بگیرید، به آسانی میتوانید شرایط را دوباره تغییر دهید. مسئولیت اتفاقات رخ داده در زندگی خود را بپذیرید و از دانش و تجربهایی که به دست می آورید برای جلوگیری از اشتباهات مشابه آینده استفاده کنید. با این حال یک مهم را فراموش نکنید. از این حس مسولیت پذیری برای سرزنش و شکنجه خود در مورد این که چقدر آدم بدی هستید، استفاده نکنید. بلکه بدون هیچ شرمساری برای یادگیری و کاربرد آن در آینده استفاده کنید.
این گونه یک هیچ به نفع شماست. برای زندگی شاد تر تلاش کنید. فراموش نکنید هیچ کس بی نقص نیست ولی میشود با تلاش نقص ها را کمتر کرد.