فرافکنی یکی دیگر از انواع سازوکارهای دفاعی است که در آن، فرد دیگران را واجد ویژگیها و تمایلاتی میداند که وجود آنها را در خودش ناخوشایند تلقی میکند؛ یا اگر بخواهیم بهتر بگوییم، ویژگیهای غیرقابلقبول خود را به دیگران «فرا میافکَنَد» (یعنی، نسبت میدهد).
بدین ترتیب میتواند بهجای آنکه بهخاطر آن ویژگیها و تمایلات نامطلوب از خودش تنفر پیدا کند، از دیگران متنفر شود؛ و در عین حال، میتواند بدون پذیرفتن این واقعیت که خودش هم واجد آن ویژگیها و تمایلات است زبان به مذمت آنها بگشاید.
در این سازوکار دفاعی، فرد دیگران را بهخاطر آنکه واجد ویژگیهایی هستند که خودش شدیدا از داشتن آنها بدش میآید، شماتت میکند.
مثالهایی از به کاربردن این سازوکار عبارتاند از دزدی که غالبا نگران این است که دیگران از او دزدی کنند و مدعی است که نمیتوان به دیگران اعتماد کرد؛ یا زنی که هر نوع تمایل جنسی را در وجود خودش انکار میکند ولی همواره اصرار دارد که همه مردهایی که میشناسد «فکر و ذکرشان متوجه مسائل جنسی است»؛ یا مردان متاهلی که بهجز همسرشان با زنان دیگر هم ارتباط دارند، بیشتر از سایر مردها به همسر خود بدبیناند.
غالبا با توجه به اینکه فرد از وجود چه چیزی در دیگران بدش میآید یا میرنجد میتوان به ناامنیها و تعارضات درونی وی پی برد. در فردی که همیشه دیگران را «احمق» خطاب میکند، ممکن است این کار در واقع ناشی از این باشد که به توانمندیهای هوشی خودش شک دارد.